۱۳۸۸ شهریور ۱۵, یکشنبه

از کاکا تیغون بشنوید

به ریش خــــویش ببند ای فـــلک فکاهۀ پدرود
مبارک است به حامد، مبارک است به محـمود
میـــان کابل و تهران، اشاره هــــای فـــــراوان
که رأی رأی شـــما نیست، رأی رأی خــدا بود
کسی به کاسۀ رأی کسی اضافه نکرده
غریق، خودبه خود افتاده روی بستر این رود
تو پشت درصد و تعداد و چند آن چه روانی؟
یکی صحیفۀ نو باز شد دولایه زراندود
خطابه های تخلف به فاضل آب بیفگن
خدا نخواسته رسوا کند لطیفۀ موجود
مهم همان که کلاهت، منزه است و سفید است
چه فرق می کند از کله ات برآید اگر دود
به افتخار صداقت، دهان و دیده بشوران
به خنده های نمکسود و گریه های گِل آلود

۱ نظر:

ناشناس گفت...

شعر کاکا تیغون را خواندم خیلی دوست داشتنی است.زنده باد کاکا تیغون